راسِ تو را به روی نی
1758
1
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: واحد
- موضوع: اسارت
- سال: 1394
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
زِ اشک و آهِ سینهام
میانِ آب و آتشم
چو با توام، از این میان
کجا کناره میکنم
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
***
گمان کنند دشمنان
نیست به کامِ من زبان
زِ دور بس که با سرت
به سر اشاره میکنم
به دخترانِ خود بگو
که گوشوارهها چه شد
گریه به گوشواره نی
به گوشِ پاره میکنم
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
***
هم سرِ تو بر سرِ نی
هم سرِ اکبرت زِ پی
گاه نگاه به سوی مَه
گه به ستاره میکنم
رخت به خون، که رنگ زد
آینه را، که سنگ زد
خنده ز آه خویشتن
به سنگِ خاره میکند
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
***
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
زِ اشک و آهِ سینهام
میانِ آب و آتشم
چو با توام، از این میان
کجا کناره میکنم
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
***
گمان کنند دشمنان
نیست به کامِ من زبان
زِ دور بس که با سرت
به سر اشاره میکنم
به دخترانِ خود بگو
که گوشوارهها چه شد
گریه به گوشواره نی
به گوشِ پاره میکنم
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
***
هم سرِ تو بر سرِ نی
هم سرِ اکبرت زِ پی
گاه نگاه به سوی مَه
گه به ستاره میکنم
رخت به خون، که رنگ زد
آینه را، که سنگ زد
خنده ز آه خویشتن
به سنگِ خاره میکند
راسِ تو را به روی نی
هرچه نظاره میکنم
سیر نمیشود دلم
نگه دوباره میکنم
***
نظرات
نظری وجود ندارد !