چه دستهای سیاهی که نور میبردن
1559
5
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: شعر روضه
- موضوع: اسارت
- سال: 1394
چه دستهای سیاهی که نور میبردن
به نیزهها سرِ هجده غیور میبردن
چقدر بیادبانه سرِ سلیمان را
برای جایزه در پیشِ مور میبردن
فقط نه از سرِ نیزه، فقط نه از دلِ ترس
برای شاه، سَری از تنور میبردن
و در نبود پدر، اولین بار است
رقیه را به چونین راه دور میبردن
***
به نیزهها سرِ هجده غیور میبردن
چقدر بیادبانه سرِ سلیمان را
برای جایزه در پیشِ مور میبردن
فقط نه از سرِ نیزه، فقط نه از دلِ ترس
برای شاه، سَری از تنور میبردن
و در نبود پدر، اولین بار است
رقیه را به چونین راه دور میبردن
***
نظرات
نظری وجود ندارد !