نه از خدا، نه زِ پیغمبرش حیا کردند
1620
6
- ذاکر: حاج سعید حدادیان
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام حسین (ع)
- سال: 1394
نه از خدا، نه زِ پیغمبرش حیا کردند
سرِ ولی خدا را زِ تن جدا کردند
کسی که جانِ همه انبیا فدایش باد
چهگونه با گلویِ تشنهاش فدا کردند
هنوز خون گلویش به خاک جاری بود
سرِ مقدسِ او را به نیزهها کردند
فدای غیرت عباسیت شوم، عباس
بیا که حمله به ناموسِ کبریا کردند
سه سالهای که چنان گوشواره میلرزید
چه شد که گوشورا پاره از جفا کردند
یتیمهای که کتک خورد و حقِ گریه نداشت
به کعبِ نیزه چرا حقِ او ادا کردند
کسی که بر سر دوشِ رسول جایش بود
تن ورا به سمِ اسب جابهجا کردند
سلالههای ولایت که جسمشان میسوخت
برای زینبِ دلسوخته دعا کردند
کنار نعشِ برادر زدند زینب را
عجب به عهدِ رسولِ خدا وفا کردند
عجیب نیست اگر شعله میکشی، میثم
دل تو را زِ ازل دشتِ کربلا کردند
شاعر: استاد غلامرضا سازگار
***
سرِ ولی خدا را زِ تن جدا کردند
کسی که جانِ همه انبیا فدایش باد
چهگونه با گلویِ تشنهاش فدا کردند
هنوز خون گلویش به خاک جاری بود
سرِ مقدسِ او را به نیزهها کردند
فدای غیرت عباسیت شوم، عباس
بیا که حمله به ناموسِ کبریا کردند
سه سالهای که چنان گوشواره میلرزید
چه شد که گوشورا پاره از جفا کردند
یتیمهای که کتک خورد و حقِ گریه نداشت
به کعبِ نیزه چرا حقِ او ادا کردند
کسی که بر سر دوشِ رسول جایش بود
تن ورا به سمِ اسب جابهجا کردند
سلالههای ولایت که جسمشان میسوخت
برای زینبِ دلسوخته دعا کردند
کنار نعشِ برادر زدند زینب را
عجب به عهدِ رسولِ خدا وفا کردند
عجیب نیست اگر شعله میکشی، میثم
دل تو را زِ ازل دشتِ کربلا کردند
شاعر: استاد غلامرضا سازگار
***
نظرات
نظری وجود ندارد !