حاج حسن خلج

پریده‌ام به هوایت، پریدنی که مپرس

1875
10
پریده‌ام به هوایت، پریدنی که مپرس
رسیده‌ام سرِ خاکت، رسیدنی که مپرس

اگرچه خم شدم اما کشید شانۀ من
به دوش بارِ غمت را، کشیدنی که مپرس

نفس بریده، بریدم امانِ دشمن را
به ذوالفقار حجابم، بریدنی که مپرس

به طعمِ کعبِ نی و سنگ و تازیانه، قسم
چشیده‌ام غمِ غربت، چشیدنی که مپرس

غروب بود و رمیدند بچه آهوها
زِ چنگِ گلّۀ گرگان، رمیدنی که مپرس

مپرس از چه نمازِ نشسته می‌خوانم
شکسته خسته دویدم، دویدنی که مپرس

نه این‌که دیده فقط دید، آن‌چه کس نشنید
شنیدم آن‌چه نباید، شنیدنی که مپرس

شاعر: محسن عرب خالقی
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش