سحر چون پیک غم از در درآید
1749
11
- ذاکر: حاج حسن خلج
- سبک: شعر روضه
- موضوع: اربعین
- سال: 1394
سحر چون پیک غم از در درآید
شرار از سینه، آه از دل برآید
مرا از دیدگان، یک کاروان اشک
به شوقِ پایبوس رهبر آید
جدا زین کاروانِ اشک و حسرت
صدای کاروانی دیگر آید
گمانم کاروانِ اهلبیت است
که سوی قبلۀ دل با سر آید
پس از یک اربعین هجران و دوری
به دیدارِ برادر، خواهر آید
همان خواهر، که کس نشناسد او را
به باغِ لالههای پرپر آید
همان خواهر، ولی گیسو پریشان
سیهجامه، بنفشهپیکر آید
نوای وای وای از قلبِ زهرا
صدای هایهایِ حیدر آید
گمانم کربلا شد عمه، نزدیک
که بوی مُشکِ ناب و عنبر آید
مکن منزل در این صحرا که ترسم
دوباره شمرِ دون با خنجر آید
به گوشم عمه، از گهوارۀ خاک
صدای شیر خواره، اصغر آید
مهارِ ناقه را یک دم نگه دار
که استقبالِ لیلا، اکبر آید
برادر آب آزاد است اینک
بگو با مشک و آب، آبآور آید
بمیرم از میانِ قتلهگاهت
هنوزم نالههای مادر آید
***
شرار از سینه، آه از دل برآید
مرا از دیدگان، یک کاروان اشک
به شوقِ پایبوس رهبر آید
جدا زین کاروانِ اشک و حسرت
صدای کاروانی دیگر آید
گمانم کاروانِ اهلبیت است
که سوی قبلۀ دل با سر آید
پس از یک اربعین هجران و دوری
به دیدارِ برادر، خواهر آید
همان خواهر، که کس نشناسد او را
به باغِ لالههای پرپر آید
همان خواهر، ولی گیسو پریشان
سیهجامه، بنفشهپیکر آید
نوای وای وای از قلبِ زهرا
صدای هایهایِ حیدر آید
گمانم کربلا شد عمه، نزدیک
که بوی مُشکِ ناب و عنبر آید
مکن منزل در این صحرا که ترسم
دوباره شمرِ دون با خنجر آید
به گوشم عمه، از گهوارۀ خاک
صدای شیر خواره، اصغر آید
مهارِ ناقه را یک دم نگه دار
که استقبالِ لیلا، اکبر آید
برادر آب آزاد است اینک
بگو با مشک و آب، آبآور آید
بمیرم از میانِ قتلهگاهت
هنوزم نالههای مادر آید
***
نظرات
نظری وجود ندارد !