حاج محمود کریمی

غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل وای

8048
64
غریبی، بی‌کسی، منزل به منزل وای
خبر دارد ز حالم چوب مَحمل
چهل روز است و در سوز و گُدازم وای
فقط خاکستری جا مانده از دل

چه بارانی دو چشم آسمان است
چه طوفانی دلِ این کاروان است
کنار قبرِ سالار شهیدان
همه جمع اند و زینب روضه ‌خوان است

حسینم جانم حسین جان حسین جانم
***
شبیه آتش است این اشک خاموش
که می‌ بارد ز چشمان عزا پوش
رباب است این که با لالایی خود ای وای
کنار خیمه‌ ها رفته ست از هوش

علی لای لای علی لای لای علی جانم
***
از عطش لبهات خشکیده بالام ای بالام
از گرما رنگت پریده بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد بالام ای بالام
اما با قد خمیده بالام ای بالام
*
مگر گهواره را پس داده بودند
دلش خوش بود با طفل خیالی

به حالم صبر آموخت زینب
به پای دوست عمری سوخت زینب
میان دشمنان با صوت حیدر
دهان دشمنان را دوخت زینب

به روی خاکا غمگین نشسته وای
به گریه روضه را میخواند خسته
گذشت اما هنوزم باورم نیست حسین
مرا بُردند و با دستان بسته

نگاهِ ابریَش دارد زمینِ مان
شده دلتنگ مهتاب مدینه
پس از یک اربعین سرباز کرده ای وای
کنار علقمه بُغض سکینه...
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش