حسین محمدی فام

یکی توی صحرا شده حیرون

181
5
یکی توی صحرا شده حیرون
یکی توی گودالِ پُر از خون
عجب شبیه شامِ غریبون

خواهر تو داره می‌میره که برادر نداره
سینه‌ی پُرِ شیره ولی اصغر نداره

بی تو خیلی گریه کردم
یه کویر خشک و سردم
دنبال تو یا سه سالمون بگردم

طفلِ یتیمی زِ حسین گمشده ساربان
قامت زینب زِ غمت خم شده ساربان

دلم شد از غصه پریشون
تن تو روی خاکِ بیابون
(عجب شبیه شامِ غریبون)۳

پیکرت چرا سر نداره کاشکی من مُرده بودم
خواهر تو معجر نداره کاشکی من مُرده بودم

زمونه گلامو چیده
جون به لب من رسیده
وصیت تو توی گوش من پیچیده

چادرت از روی سرت نیفتد واویلا
دست کسی به معجرت نیفتد واویلا

رقیه روی پیکرم نیفتد واویلا
دست کسی به دخترم نیفتد واویلا

با سوزِ دل و چشمای گریون
یکی می‌خونه آروم و محزون
عجب شبیه شامِ غریبون

خیمه‌ها گرفته آتیش و می‌سوزه ای برادر
باز تو آتیشا داره میاد انگار صدای مادر

دل آسمون گرفته
همه جا رو خون گرفته
مادرم برای تو زبون گرفته

شامِ غریبانِ حسین امشب است ساربان
بر سر و بر سینه زنان زینب است ساربان
طفلِ یتیمی زِ حسین گمشده ساربان

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش