عباس طهماسب پور

کفر اهانت می‌کند هرچه به ایمان بیشتر

168
6
کفر اهانت می‌کند، هر چه به ایمان بیشتر
مؤمنان هم‌دل شوند و کفر پشیمان بیشتر

گر چه سوزاندند احمق‌ها، کلام الله را
مسلمین هر روز می‌خوانند، قرآن بیشتر

هر چه از اسلام ترساندند، دنیا را ولی
باز هم تا در اروپا شد مسلمان، بیشتر

منع کردند از تجمع‌های دینی، خلق را
آمدند اما خلایق، در خیابان بیشتر

می‌درخشد نام ملت‌های مؤمن، در جهان
نام جمهوری اسلامی ایران، بیشتر

از جوانان مسلمان، ترس دارد صهیونیست
از جوانان فلسطینی و لبنان، بیشتر

کور هستند و نمی‌بینند، در فصل عزا
چشم مردم اشک می‌بارد ز باران، بیشتر

جانشان را می‌دهند این قوم، در راه حسین
چون که مردم دوستش دارند، از جان بیشتر

به شهادت، هر قدَر نزدیک‌تر می‌شد حسین
روی ماهش لاجرم می‌شد درخشان، بیشتر

اهل بیتش گریه می‌کردند، هنگام وداع
عمه‌ی سادات اما بود، گریان بیشتر

آه از آن لحظه‌ای که شمر، در گودال رفت
روضه‌ی جان‌سوز شد این‌گونه سوزان، بیشتر

نه ذولجناح دگر، تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا، بر جدال طاقت داشت

هوا ز باد مخالف، چو نیلگون گردید
عزیز فاطمه از اسب، سرنگون گردید

بلند مرتبه شاهی، ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکم، عرش بر زمین افتاد

(جا موندن بَده، چون پسر داداشتم واسه من بَده
دیدن تو که افتادی، بی پیرهن بده یا مظلوم)۲

عمو حسین، چجوری ازم می‌خوای خیمه بمونم
عمو حسین، عمه رو اسیر ببینم، نمی‌تونم

من صبرم کمه، می‌خوام بیام کنار تو پیش فاطمه
حتی بابامم اومده، تو این همهمه، یا مظلوم

عمو حسین، قتلگاه کوچه منم حسین تو مادر
عمو حسین، دیدمت روی زمین افتادی با سر

ایستادم به روی پنجه‌ی پا، اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

تنگه غروبِ، از کوچه تا خونه حسن سینه می‌کوبه
ای قدخمیده، تو زیر دست و پا منم رنگم پریده

آتیش به قلبم می‌زنه، تا از فدک دم می‌زنه
ببین چجوری بی‌حیا، سیلیِ محکم می‌زنه

ای داد بی داد، گوشواره تو گوشت شکست، پیش من افتاد
غیرت نداره، عمداً میاد پاشو روی چادر می‌زاره

یه روز شکسته پهلوی تو، امروز شکست ابروی تو
چشم بابامو دور دیده، که دست بلند کرد روی تو

وای مادرم وای مادرم...

استخوانم حسنی بود، ولی صبرم نه
تا ببینم احدی دست به معجر بزند

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش