پرچم روی دوشم توی گوشم نوای آهِ حسینه
2871
182
- ذاکر: میثم مطیعی
- سبک: زمینه
- موضوع: پیاده روی اربعین
- مناسبت: اربعین
- سال: 1399
پرچم روی دوشم توی گوشم نوای آهِ حسینه
المنه لله، که دلم عمریه تو راه حسینه
شد باز دوباره سجادهی جادهها
ممنونِ توایم ما خیلِ پیادهها
فدای دستای اون عراقی که نذری میداد با اشک و آه
یه پیرزن که نشسته بود با یه ظرف خرما میون راه
کنار قدمهای جابر انگار زمین میگه هَلابیکُم
همه ستونای تو جادهی اربعین میگه هَلابیکُم
حسین وای، حسین وای......
آقا شعلهوره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دَمِ تو
پیاده میام تا حرم تو.....
شبها من و صحرا، من و جاده، من و بارون همدردیم
دنبال تو هر شب پابرهنه تو بیابون میگردم
تو بر سر نِی، من در به درم حسین
از شرمِ نگات، پایینه سرم حسین
میام اگرچه نشه ببینم تو اون شلوغی، ضریحتو
جهانو گشتم نبوده آقا ندیدم آقا، شبیه تو
تاولای پامو برات آوردم ازم قبول کن، امام من
زیارت من رو به نیت مادرم قبول کن، امام من
حسین وای، حسین وای......
آقا شعلهوره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دَمِ تو
پیاده میام تا حرم تو.....
این خون حسینه، که همیشه توی دلها، میجوشه
هر نوری به جز نور تو روشن بشه بازم خاموشه
فریادِ حسین، فریادِ عدالته
اسلامِ حسین، اسلامِ شهادته
تا دنیا دنیاس رو دوشِ عالَم علَم میمونه، حسین حسین
روی دیوارامون کتیبهی محتشم میمونه، حسین حسین
مثل اونا که که از شلمچه تا کربلا رسیدن، شهیدم کن
مثل اونا که توی اربعین نالهتو شنیدن، شهیدم کن
حسین وای، حسین وای.....
آقا شعلهوره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دَمِ تو
پیاده میام تا حرم تو.....
المنه لله، که دلم عمریه تو راه حسینه
شد باز دوباره سجادهی جادهها
ممنونِ توایم ما خیلِ پیادهها
فدای دستای اون عراقی که نذری میداد با اشک و آه
یه پیرزن که نشسته بود با یه ظرف خرما میون راه
کنار قدمهای جابر انگار زمین میگه هَلابیکُم
همه ستونای تو جادهی اربعین میگه هَلابیکُم
حسین وای، حسین وای......
آقا شعلهوره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دَمِ تو
پیاده میام تا حرم تو.....
شبها من و صحرا، من و جاده، من و بارون همدردیم
دنبال تو هر شب پابرهنه تو بیابون میگردم
تو بر سر نِی، من در به درم حسین
از شرمِ نگات، پایینه سرم حسین
میام اگرچه نشه ببینم تو اون شلوغی، ضریحتو
جهانو گشتم نبوده آقا ندیدم آقا، شبیه تو
تاولای پامو برات آوردم ازم قبول کن، امام من
زیارت من رو به نیت مادرم قبول کن، امام من
حسین وای، حسین وای......
آقا شعلهوره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دَمِ تو
پیاده میام تا حرم تو.....
این خون حسینه، که همیشه توی دلها، میجوشه
هر نوری به جز نور تو روشن بشه بازم خاموشه
فریادِ حسین، فریادِ عدالته
اسلامِ حسین، اسلامِ شهادته
تا دنیا دنیاس رو دوشِ عالَم علَم میمونه، حسین حسین
روی دیوارامون کتیبهی محتشم میمونه، حسین حسین
مثل اونا که که از شلمچه تا کربلا رسیدن، شهیدم کن
مثل اونا که توی اربعین نالهتو شنیدن، شهیدم کن
حسین وای، حسین وای.....
آقا شعلهوره آتیش غم تو
رو لبمه عمریه دَمِ تو
پیاده میام تا حرم تو.....
نظرات
نظری وجود ندارد !