وقت جدایی رسید باد مخالف وزید

وقت جدایی رسید باد مخالف وزید
از شَرَرِ داغ تو پشت برادر خمید

پشت و پناهم شکست پشت سپاهم شکست
فاطمه در کربلاست علقمه در خون نشست

از جان خود سیرم ای خدا
من بی او می‌میرم ای خدا

اهل حرم ناله‌کنان با مادرم
تو هم رفتی حالا که من بی‌لشکرم

از خون جوانان حرم لاله خدا لاله خدا لاله دمیده
بابا به حرم آمده با ناله خدا ناله ولی قدّ خمیده

گوید یا رب نیا کَس و کارم نیا عَلمدارم نیا
خدا یا چه کنم حالا که من گرفتارم نیا

مشکت صدپاره شده قلبم آواره شده
رفتی و برادر تو بیچاره شده

گل باوفای من شِنو صدای من
زمین و آسمان ببین می‌لرزد ز ناله‌های من
شدم غریب و باطلت می‌خندد به گریه‌های من

رفتی و برادر تو بیچاره شده

جانم ای جان منی، اما گریانِ منی
از بس نگرانِ منو طفلان منی

حسین یَل دلاورم، امیر لشکرم
میان ناله‌های تو می‌آید صدای مادرت
صدای وامصیبتای زینب می‌آید از حرم

رفتی و برادر تو بیچاره شده