حاج منصور ارضی

هنگام ظهور رئوفیت خداست

580
8
هنگامه ظهورِ رئوفیّت خداست
امشب شبه تجلیِ یا ایُها الرضاست

لب وا نکرده حاجتِ یک عمر می‌دهد
بیهوده نیست خنده به روی لبِ گداست

در صحنِ انقلاب نمازم درست شد
تعظیم رو به گنبد سلطان رکوع ماست

آقای مهربان به کسی نه نگفته است
از دور هم صدا بزنم حاجتم رواست

بوسیدنِ ضریح، تقرُّب می‌آورد
حتی نگاه کردنِ گنبد گِره گشاست

مشهد، کسی که یک شبِ خود را سحر کند
او همنشین فاطمه در عرشِ کبریاست

جاروکشان خانه‌ی سلطان ملائکند
گرد و غبارِ خانه‌ی آقام کیمیاست

گرد و غبار این حرم ار جنس تربت است
بابُ الجواد وقتِ غروبش چه با صفاست

سوگند بر قدم به قدم راهِ اربعین
از خانه‌ی امام رضا راهِ کربلاست

در بین حُجره تا که زمین خورد ناله زد
آتش گرفته این جگرم، دلبرم کجاست

لب تشنه جان سپرد ولی نیزه‌ای نخورد
هنگام دست و پا زدنش سینه‌اش رهاست

شب‌های جمعه مادر اگر داد می‌زند
دیده تنِ بدونِ سری زیر و دست و پاست

من یک سوال از عُمرِ سعد می‌کنم
جای عزیزِ فاطمه در بینِ بوریاست؟

حتی وحوشِ دشت همه آب خورده‌اند
لب تشنه رأس شاهِ دو عالم به نیزه‌هاست

از آن حسین، قدرِ کفِ دست مانده بود
فرمود خواهرش که ذبیحِ قلیلِ ماست

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش