همین که صداتو از تو میدون شنیدم
130
2
- ذاکر: حسین محمدی فام
- سبک: زمینه
- موضوع: حضرت علی اکبر (ع)
- مناسبت: شب هشتم محرم
- سال: 1402
همین که صداتو از تو میدون شنیدم
رسیدم بالا سرت ولی دیر رسیدم
رسیدم یه وقتی که فقط گریه کردم
رسیدم یه وقتی که فقط روضه دیدم
رعنا بودی رعناتر شدی پسرم
زیبا بودی زیباتر شدی پسرم
تنها بودم تنهاتر شدم پسرم
بابا بودم باباتر شدم پسرم
پسرم، پسرم
یه جای سالم عزیزم نمونده برات
یه چیزی بگو علی تا نمرده بابات
من که پدرم دیگه نزدیکه دق کنم
خدا برسه به دادِ دل خواهرات
آه جگرم وای پسرم.....
خودت رو چرا علی ازم کردی پنهون
دلم مثل تو شده تو میدون پریشون
واسه پیدا کردنت کجا رو بگردم
برابر شده تنت با خاکِ بیابون
هستی و نیستی، مبهم شدی پسرم
خیلی خیلی خیلی کم شدی پسرم
بیتو با ناله همدم شدم پسرم
با تیر ک نیزه مَحرم شدم پسرم
سراغ تنت رو میگیرم از نیزهها
دنبال سرت میگردم زیر دست و پا
چی به روزت اومده یوسف فاطمه
بوی پیرهنت پیچیده توی کربلا
آه جگرم وای پسرم.....
کسی حال و روزمو محاله بدونه
غمت تا ابد علی رو قلبم میمونه
تا دیدم لب تو رو خجالت کشیدم
داره خشکی لبت منو میسوزونه
مثل آیینه تکثیر شدی پسرم
آیه به آیه تفسیر شدی پسرم
از دنیای بیتو سیر شدم پسرم
تو یک لحظه صد سال پیر شدم پسرم
بین این همه صدای کف و هلهله
بردن تنت به خیمه برام مشکله
بالا سرتم ولی دورم انگار ازت
بین سر و پیکرت افتاده فاصله
آه جگرم وای پسرم.....
رسیدم بالا سرت ولی دیر رسیدم
رسیدم یه وقتی که فقط گریه کردم
رسیدم یه وقتی که فقط روضه دیدم
رعنا بودی رعناتر شدی پسرم
زیبا بودی زیباتر شدی پسرم
تنها بودم تنهاتر شدم پسرم
بابا بودم باباتر شدم پسرم
پسرم، پسرم
یه جای سالم عزیزم نمونده برات
یه چیزی بگو علی تا نمرده بابات
من که پدرم دیگه نزدیکه دق کنم
خدا برسه به دادِ دل خواهرات
آه جگرم وای پسرم.....
خودت رو چرا علی ازم کردی پنهون
دلم مثل تو شده تو میدون پریشون
واسه پیدا کردنت کجا رو بگردم
برابر شده تنت با خاکِ بیابون
هستی و نیستی، مبهم شدی پسرم
خیلی خیلی خیلی کم شدی پسرم
بیتو با ناله همدم شدم پسرم
با تیر ک نیزه مَحرم شدم پسرم
سراغ تنت رو میگیرم از نیزهها
دنبال سرت میگردم زیر دست و پا
چی به روزت اومده یوسف فاطمه
بوی پیرهنت پیچیده توی کربلا
آه جگرم وای پسرم.....
کسی حال و روزمو محاله بدونه
غمت تا ابد علی رو قلبم میمونه
تا دیدم لب تو رو خجالت کشیدم
داره خشکی لبت منو میسوزونه
مثل آیینه تکثیر شدی پسرم
آیه به آیه تفسیر شدی پسرم
از دنیای بیتو سیر شدم پسرم
تو یک لحظه صد سال پیر شدم پسرم
بین این همه صدای کف و هلهله
بردن تنت به خیمه برام مشکله
بالا سرتم ولی دورم انگار ازت
بین سر و پیکرت افتاده فاصله
آه جگرم وای پسرم.....
نظرات
نظری وجود ندارد !