حسین محمدی فام

همراه اشک قافله‌ی شب من

113
0
همراه اشکِ قافله‌ی شب من
فرق داره امشب نافله‌ی شب من

اقامه با قدِ شکسته می‌خونم
واسه اولین بار نشسته می‌خونم

یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که پیکرش غرقِ خونه
یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که حنجرش روضه خونه

یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که تشنه سرش جدا شد
یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که جسمش هجا هجا شد

یادم نمی‌ره، یادم نمی‌ره

با اینکه داره تازیونه خیلی اصرار
زنده می‌مونم هر جوری تا آخر کار
هذا مَقامُ الْعائِذِ بِک مِنَ النّار

الهی العفو بالحسین.....

خیلی زیاده حوصله‌ی شب من
فرق داره امشب نافله‌ی شب من

سرم نیست اون چادرنمازِ مادرم
همین چند ساعت پیش کشیدن از سرم

یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که حرمتش رو شکستن
یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که روی سینه‌اش نشستن

یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که غسل و کفن نداره
یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که چیزی به تن نداره

یادم نمی‌ره، یادم نمی‌ره

شامِ غریبون دنیا رو سرم شد آوار
تو خیمه‌ی نیم سوخته بدون علمدار
هذا مَقامُ الْعائِذِ بِک مِنَ النّار

الهی العفو بالحسین.....

سخته جواب مسئله‌ی شب من
فرق داره امشب نافله‌ی شب من

حواسم باید به رقیه هم باشه
گرسنه خوابیده شاید از خواب پاشه

یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که رو نِی سرش رو بردن
یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که انگشترش رو بردن

یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که خُرد شده استخوناش
یادم نمی‌ره تو قنوت حسینمو که آب شده قد و بالاش

یادم نمی‌ره، یادم نمی‌ره

پنجاه و چند سال روضه دیدم امّا انگار
احساس تنهایی می‌کنم اولین بار
هذا مَقامُ الْعائِذِ بِک مِنَ النّار

الهی العفو بالحسین.....

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش