امیر برومند

نگاهشه که قبض روح می‌کنه کل لشکر رو

546
31
نگاهشه که قبض روح می‌کنه کل لشکر رو
داره تو رگ هاش ارث شاه خیبر رو

یاد جمل رو باز تداعی می‌کنه
میزنه فریاد «انا ابن الحیدر» رو

علوی تباره
گرد و غباری میشه تا که قدم بزاره
همه می‌خونن که حسن اومده دوباره
بساط فتنه رو به هم زده با اشاره

به نام نامی کردگار
به یاد شمشیر ذوالفقار
که قاسم با یک ضربه چطور
درآورده از عدو، دمار

یاقاسم یاقاسم
لشکر همه متحیر، شیربچه ی بنی هاشم
فریادشه توی میدون «آی لشکر اباسد »

نور ازل تو، اصل عسل تو
آیینه ی تمام قد شیر جمل تو

خیر الامل تو، بیت الغزل تو
«إن تنکرونی» گفتی و ضرب الاجل تو

یا علی بیست و یک جان بستان
به خیبر زده، به قلب لشکر مثل طوفان

با چهارتا پسر ، ارزقُ زد با یه ضربه
ابالفضل میگه جان عمو قربونت بره

تکبیر ابوفاضل می‌پیچه توی میدون
شمشیر می‌زنه قاسم، فواره میزنه خون

شیر دلاور، امید لشکر
باز زنده کرده خاطره‌ی فتح خیبر

این تازه پیکر، الله اکبر
ای جانم پسر حسن و سبط حیدر

شده محشر کبری میون دل صحرا
بنازم به تو قاسم، با سربند ابالفضل
میگم با یه اباالفضل، عزیز بنی هاشم

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش