سیدمهدی میرداماد

نور چشم پیمبری حمزه

1875
6
نور چشم پیمبری حمزه
چقدر مثل حیدری حمزه

اسدلله دیگری حمزه
به خداوند محشری حمزه

ای ملقب به سید الشهدا
حامی مخلص رسول خدا

هم عمو هم برادرش بودی
همه‌جا یار و یاورش بودی

تو علمدار لشکرش بودی
جنگ‌جوی دلاورش بودی

(تا نظر بر سپاه می‌کردی
روزشان را سیاه می‌کردی)2

بین لشکر وجود تو لازم
بین میدان حریف تو نادم

افتخار قبیله‌ی هاشم
می‌نویسم برای تو دائم

(می‌نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو)2

(بی‌سبب نیست این‌که سرداری)2
به علی رفته‌ای جگر داری

وقت حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری

با دو شمشیر حمله می‌کردی
و دمار از همه درآوردی

مرحبا بر تو ای عموی رسول
که چنین شد سفید روی رسول

با تو محفوظ چارسوی رسول
کم نگردید با تو موی رسول

کاش حمزه مدینه هم بودی
دور بیت الحزینه هم بودی

بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اشهدت آن زمان شنیدن داشت

عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت

با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می‌ترسید

ما پیاده ولی سواره شما
یکی از راه‌های چاره شما

روضه‌های پر از اشاره شما

اهل بیت از تو یاد می‌کردند
بر تو گریه‌ زیاد می‌کردند

(در کمین بود نیزه را انداخت)2
پیکرت را چه بی‌هوا انداخت

تا نبی روی تو عبا انداخت
همه را یاد بوریا انداخت

ته گودال پیکرش افتاد
جلوی چشم خواهرش افتاد

جای خنجر به حنجرش افتاد
ناله‌ای زد و مادرش افتاد

****

ای زینت دوش نبی
روی زمین جای تو نیست
این خار و خاشاک بلا
منزل و ماوای تو نیست

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش