مجتبی رمضانی

میسوزه خونه ی من

1707
53
(می‌سوزه خونه‌ی من
همه کاشونه‌ی من)۲

در خونه سوخت و تو یک لحظه دود شد
توی هُرم آتیش تن من کبود شد
فقط ذکر لب‌های من ذکر یا ودود شد

دشمن هم از خداشه
کاری کنه با من که کل زندگیم بپاشه

تا که تو خونه ریختند
دعا می‌کردم کسی زیر دست و پا نباشه

من پیرمردم
اون شب چقدر واسه‌ی دخترام گریه کردم

حالا دیگه کوهی از گریه و آه و دردم
به دخترم قول دادم خیلی زود برمی‌گردم

(امون از این غریبی
امون امون امون امون)۳

دَویدم نیمه‌ی شب
با گریه پشت مرکب

شماره شماره نفس می‌کشیدم
توی کوچه‌ها پا برهنه دویدم
رَدِ خون مادر رو رو خاک می‌دیدم

جلو چشام در افتاد
زمین می‌خوردم توی همون کوچه که مادر افتاد

رمق ندارم
تازه می‌فهمم که چی شد فاطمه با سَر افتاد

مادر بیوفته
سخته یه زن پیش چشمای شوهر بیوفته

بدتر اینه بعد افتادنش در بیوفته
حالا ببین جا داره شیر خیبر بیوفته

اگه حالم خرابه
کار بزم شرابه

آخه عمه‌ی ما توی بزم مِی رفت
چهل منزل آواره دنبال نِی رفت

چوب و سَر بریده
جلوی بابا می‌زدن به دخترش کشیده

تا صحبت کنیز شد
همه دیدن که رنگ و روی سکینه پریده

حتی یه لحظه
تا روضه ناموسی میشه تن من می‌لرزه

عمم رو بردن توی مجلس شرابه
غمای من بعد از این روضه بی حد و مرزه

(امون از این غریبی
امون امون امون امون)۳

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش