من کیستم مست نسیم مرقد تو
1316
22
- ذاکر: حاج سعید حدادیان
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: روز اول محرم
- سال: 1402
من کیستم مست نسیم مرقد تو
با یا کریمان در طواف گنبد تو
من کیستم خاک ره سینه زنانت
من کیستم قربانی پیر و جوانت
من کیستم سینه زن بزم عزایت
آشفتهای در حسرت کرب و بلایت
امروز من با مصلحت بیگانه هستم
بوی محرم آمد و دیوانه هستم
دل هر کی یه یاری داره یه یاری داره
دل من با حسینه دل من با حسینه
جهنم کاری باهاش نداره
دلی که با حسین
حسابم با حسینه حسینه
کتابم با حسینه حسینه
سوال از من چه میپرسی چه میپرسی
جوابم با حسینه حسینه
من از حسین دم میزنم
آتیش به عالم میزنم
عشق حسین یار منه
دیوونگی کار منه
امروز من با مصلحت بیگانه هستم
بوی محرم آمد و دیوانه هستم
از کار دل اینک گره وا مینماید
من روز اول یاد زهرا مینمایم
دنبال حیدر میدوید
از سینهاش خون میچکید
دارم ز سوز دل نوا
شکر خدا زینب ندید
درد و بلای مادرم
قلبمو از جا میکَنه
هرکی با هرچی دستشه
مادر ما رو میزنه
باید که از خیر النسا یاری بگیرم
از مادرت اذن عزاداری بگیرم
اجازه میدهی یا زهرا
عزاداری نماییم یا زهرا
کنار علقمه شد غوغا
زائر علقمه شد زهرا
باید که از خیر النسا یاری بگیرم
از مادرت اذن عزاداری بگیرم
هر چند باشد قتلگه آخر گریزم
اول برای مادر تو اشک ریزم
آتش گرفته خیمه هایت از مدینه
خون گلویت میچکد از زخم سینه
داغ همه حتی پسر حتی برادر
هرگز نباشد مثل روز قتل مادر
در بین ره دلتنگ مادر بودی آری
معلوم بود از دوری او بی قراری
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
عاشق از معشوق اشاره دارد
با یا کریمان در طواف گنبد تو
من کیستم خاک ره سینه زنانت
من کیستم قربانی پیر و جوانت
من کیستم سینه زن بزم عزایت
آشفتهای در حسرت کرب و بلایت
امروز من با مصلحت بیگانه هستم
بوی محرم آمد و دیوانه هستم
دل هر کی یه یاری داره یه یاری داره
دل من با حسینه دل من با حسینه
جهنم کاری باهاش نداره
دلی که با حسین
حسابم با حسینه حسینه
کتابم با حسینه حسینه
سوال از من چه میپرسی چه میپرسی
جوابم با حسینه حسینه
من از حسین دم میزنم
آتیش به عالم میزنم
عشق حسین یار منه
دیوونگی کار منه
امروز من با مصلحت بیگانه هستم
بوی محرم آمد و دیوانه هستم
از کار دل اینک گره وا مینماید
من روز اول یاد زهرا مینمایم
دنبال حیدر میدوید
از سینهاش خون میچکید
دارم ز سوز دل نوا
شکر خدا زینب ندید
درد و بلای مادرم
قلبمو از جا میکَنه
هرکی با هرچی دستشه
مادر ما رو میزنه
باید که از خیر النسا یاری بگیرم
از مادرت اذن عزاداری بگیرم
اجازه میدهی یا زهرا
عزاداری نماییم یا زهرا
کنار علقمه شد غوغا
زائر علقمه شد زهرا
باید که از خیر النسا یاری بگیرم
از مادرت اذن عزاداری بگیرم
هر چند باشد قتلگه آخر گریزم
اول برای مادر تو اشک ریزم
آتش گرفته خیمه هایت از مدینه
خون گلویت میچکد از زخم سینه
داغ همه حتی پسر حتی برادر
هرگز نباشد مثل روز قتل مادر
در بین ره دلتنگ مادر بودی آری
معلوم بود از دوری او بی قراری
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
عاشق از معشوق اشاره دارد
نظرات
نظری وجود ندارد !