حاج سعید حدادیان

من عاشقی هجران کشیده

990
18
من عاشقی هجران کشیده دل غمینم
عمریست می‌خواهم گل از رویت بچینم

امروز اما در توانم نیست آقا
خون گریه‌هایت را نمی‌خواهم ببینم

روی مزارم حک شود از کشتگان
خون گریه‌ی آن چشم‌های نازنینم

یک عمر در خون خدا خون گریه کردیم
****
آیا برای نجمه‌ها و امِّ لیلا
یا ساعتی که شد عمویت ارباً اربا

یا گوشواره گاهواره شیرخواره
یا ماجرای دست و چشم و فرق سقا

آیا برای چندمین تیر سه شعبه
خون گریه کردی در زیارتنامه آقا

از ابتدا در آن زیارت تا نهایت
جان دو عالم سوخت با خون‌ گریه‌هایت

تاریخ باید دم به دم خون گریه می‌کرد
عالم از این ظلم و ستم خون گریه می‌کرد

در این بلا آری علی اکبر اگر بود
می‌سوخت از این درد و غم خون گریه می‌کرد


آری نه تنها فاطمه بالای مقتل
در علقمه عباس هم خون گریه می‌کرد

شد بارها گرچه به جد من جسارت
وای از سر بی معجر و وای از اسارت

عمریست در دام بلای او اسیرم
زینب اسیری رفت و من باید بمیرم

می‌میرم از هنگامه‌ی الشمر جالس
زنده شوم تا انتقامم را بگیرم

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش