ماشاالله نوجوان حیدری کربلا

(ماشاءالله، نوجوان حیدریِه کربلا)۲
ماشاءالله، یادگار باغِ غار مجتبی

ماشاءالله، پهلوون جلوه‌ی ابوتراب
ماشاءالله، قاسم ابن الحسن ابن مرتضی

بدانید که قاسم زده میدان، که بگوید به همه عالمیان
پرچم ارباب، حسین است که بالاست

همه‌ی زندگی من به فدای علَم حضرت مولاست
بدانید که سر و جان و تنم وقف وجود پسر حضرت زهراست

(حسین جان، لکَ لبیک)۴

(ماشاءالله، ای علی اکبر شاهِ کربلا)۲
ماشاءالله، دانش آموز امام شهدا

ماشاءالله، به طنین اَحلی مِن العسل
ماشاءالله، قاسم ابن الحسن ابن مرتضی

بگوید منم من، نوه‌ی ساقی کوثر
پسر جود و کرم مفتخرم، یاور و سرباز حسینم

در این راه شهیدم و ستایش‌گرِ اعجاز حسینم
بدانید که با عشق، در این سن کمم، ناصر و جانبازِ حسینم

(حسین جان، لکَ لبیک)۴