صدای هلهلهای عاشقانه میاید
3742
25
- ذاکر: حسین طاهری
- سبک: شعر مدح
- موضوع: جشن ازدواج حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علیهما السلام
- مناسبت: ازدواج حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علیهماالسلام
- سال: 1401
صدای هلهلهای عاشقانه میآید
صدای پای تغزّ و ترانه میآید
بهشت خندهکنان این میانه میآید
خدا به شوق در این آستانه میآید
حدیث وصل دو دریا عجب شنیدنی است
عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است
از این به بعد دو عاشق کنار هم هستند
تجلیِ همُ و آیینهدارِ هم هستند
به روی سفره خود نان بیارِ هم هستند
چو کوه پشت هم و دوستدارِ هم هستند
دوباره پوزه شیطان شکست
شکر خدا عروسیِ علی و فاطمه است
از این دو سالِ مبارک خدا هدف دارد
چقدر حضرت خاتم به دل شعف دارد
دلم هوای ضریحِ شهِ نجف دارد
عروسیِ علی و فاطمه است کف دارد
به بزم عشق همه عاشقانه دف بزنید
برای خاطرِ داماد باز کف بزنید
کنار سفره عقد این عروسِ گل سیما
زکیه، طاهره، انسیه، فاطمه، زهرا
نشسته اذنِ «بلی» تا بگیرد از بابا
پدر اجازه گرفت از خدای جلّ علا
بساط خطبه از این اذن تا فراهم شد
علی به فاطمهاش تا همیشه محرم شد
بگیر دامن پر برکت پیمبر را
بپاش بر سرِ امت گلابِ قمصر را
گره زدند به هم عادیات و کوثر را
کشاندهاند به دنیا بهشت و محشر را
از این وصال غدیر از گزند ایمن شد
نوشتهاند که تکلیف شیعه روشن شد
نوشتهاند که شیعه نشانهای دارد
شراب کوثریِ جاودانهای دارد
کبوتری شده و آشیانهای دارد
برای گریه و شادی بهانهای دارد
تمام عمر دلم زیر دِین میآید
از این وصال مقدس حسین میآید
صدای پای تغزّ و ترانه میآید
بهشت خندهکنان این میانه میآید
خدا به شوق در این آستانه میآید
حدیث وصل دو دریا عجب شنیدنی است
عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است
از این به بعد دو عاشق کنار هم هستند
تجلیِ همُ و آیینهدارِ هم هستند
به روی سفره خود نان بیارِ هم هستند
چو کوه پشت هم و دوستدارِ هم هستند
دوباره پوزه شیطان شکست
شکر خدا عروسیِ علی و فاطمه است
از این دو سالِ مبارک خدا هدف دارد
چقدر حضرت خاتم به دل شعف دارد
دلم هوای ضریحِ شهِ نجف دارد
عروسیِ علی و فاطمه است کف دارد
به بزم عشق همه عاشقانه دف بزنید
برای خاطرِ داماد باز کف بزنید
کنار سفره عقد این عروسِ گل سیما
زکیه، طاهره، انسیه، فاطمه، زهرا
نشسته اذنِ «بلی» تا بگیرد از بابا
پدر اجازه گرفت از خدای جلّ علا
بساط خطبه از این اذن تا فراهم شد
علی به فاطمهاش تا همیشه محرم شد
بگیر دامن پر برکت پیمبر را
بپاش بر سرِ امت گلابِ قمصر را
گره زدند به هم عادیات و کوثر را
کشاندهاند به دنیا بهشت و محشر را
از این وصال غدیر از گزند ایمن شد
نوشتهاند که تکلیف شیعه روشن شد
نوشتهاند که شیعه نشانهای دارد
شراب کوثریِ جاودانهای دارد
کبوتری شده و آشیانهای دارد
برای گریه و شادی بهانهای دارد
تمام عمر دلم زیر دِین میآید
از این وصال مقدس حسین میآید
نظرات
نظری وجود ندارد !