حاج منصور ارضی

(شب هفتم) دعای کمیل

1437
1
پائین قتلگاه اگر شمر آب خورد
بالای قتلگاه سنان هم شراب خورد

بودند دیو و دد همه سیراب و یک غریب
از فرط تشنگی چقدر پیچ و تاب خورد

آبی نخورد بر لب خشکش چهار روز
اما سه روز بر بدنش آفتاب خورد

گرچه به جان حنجرش افتاد خنجری
قتلش ولی زِ قتل علی‌اکبر آب خورد

تکیه به نیزه‌ای زد و هل من معین که گفت
یک سنگ بی هوا به سرش در جواب خورد

بیرون کشید از کمر خود سه شعبه را
از بس به روی سینه‌ی او با شتاب خورد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش