سردار قانوجوون کرببلا قاسم
49
0
- ذاکر: حسین محمدی فام
- سبک: واحد
- موضوع: قاسم بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب ششم محرم
- سال: 1402
سردارِ نوجوون کربُبلا قاسم
سرباز جان فدای خونِ خدا قاسم
جنگیدنش شبیه به مجتبی قاسم
واللهِ مَرده، مردِ نبرده، بی هوا مَرده قاسم
شیوهی رزمش لشکر کفرو بیچاره کرده قاسم
مثل ابالفضل همتا نداده یِکّه و فرده قاسم
وارث فاتح جمله
دستِ شمشیرش حجره
تصویرِ روی ماهشه
تفسیر احلی مِن عسله
(یا قاسم یابن مجتبی، قاسم یابن مجتبی)۳
توی نبرد تن به تن قاسم
رجز میخونه انا ابن الحسن قاسم
میگه منم نوهی خیبر شکن قاسم
سبطِ امیره، خیلی دلیره، چه بینظیره قاسم
زره نداره ولی رو لبهاش جوشن کبیره قاسم
درسته که نوجوونه امّا پیرِ مسیره قاسم
شور و شوقش چه بیمثل
عزم و جزمش چه بیبدل
تصویرِ روی ماهشه
تفسر احلی مِن عسله
(یا قاسم یابن مجتبی، قاسم یابن مجتبی)۳
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه در جهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه اشهدُ انَّ حسن کریمُ الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفرهی او بودهاند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا، کربُبلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا، کربُبلا
یک گُل کنار علقمه فتاده دستش شده از تن جدا، ابالفضل
یتیم حسنم وای گُل یاسمنم وای
سرباز جان فدای خونِ خدا قاسم
جنگیدنش شبیه به مجتبی قاسم
واللهِ مَرده، مردِ نبرده، بی هوا مَرده قاسم
شیوهی رزمش لشکر کفرو بیچاره کرده قاسم
مثل ابالفضل همتا نداده یِکّه و فرده قاسم
وارث فاتح جمله
دستِ شمشیرش حجره
تصویرِ روی ماهشه
تفسیر احلی مِن عسله
(یا قاسم یابن مجتبی، قاسم یابن مجتبی)۳
توی نبرد تن به تن قاسم
رجز میخونه انا ابن الحسن قاسم
میگه منم نوهی خیبر شکن قاسم
سبطِ امیره، خیلی دلیره، چه بینظیره قاسم
زره نداره ولی رو لبهاش جوشن کبیره قاسم
درسته که نوجوونه امّا پیرِ مسیره قاسم
شور و شوقش چه بیمثل
عزم و جزمش چه بیبدل
تصویرِ روی ماهشه
تفسر احلی مِن عسله
(یا قاسم یابن مجتبی، قاسم یابن مجتبی)۳
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه در جهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه اشهدُ انَّ حسن کریمُ الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفرهی او بودهاند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا، کربُبلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا، کربُبلا
یک گُل کنار علقمه فتاده دستش شده از تن جدا، ابالفضل
یتیم حسنم وای گُل یاسمنم وای
نظرات
نظری وجود ندارد !