رود سرگردانمو سردر گریبان زیستم
29
3
- ذاکر: حاج مهدی سلحشور
- سبک: مناجات
- موضوع: مناجات با خدا
- مناسبت: شب بیست و چهارم ماه رمضان
- سال: 1403
رود سرگردانم و سر در گریبان زیستم
حیف دیگر بندهی خوبی که بودم، نیستم
در به رویم باز کن، عبد فراری آمده
در ضیافت با لباس شرمساری آمده
رزق من را سفرهی رنگین شیطان کور کرد
دامهای او مدام، از تو دلم را دور کرد
چشمهایم میشود از حال و روز خویش، تَر
نزد تو هرکس که اشکش بیش، عفوش بیشتر
من که لایق نیستم اما تو لایق بخشیدنی
از گدا رو برمگردان گرچه دلگیر از منی
هرچه را که هست غیر یاد خود، از من بگیر
اصلاً امشب کار سائل را خودت گردن بگیر
میشود آیا گدا را غرق آغوشش کنی
آن همه کوه گناهم را فراموشش کنی
من که با آن کوه عصیان، باز مهمان توام
بعد مرگم بیشتر محتاج احسان توام
در سرازیری قبرم کیست در دور و برم
ضامن آهو بیاید کاش بالای سرم
کاش زهرا مادرم آغوش خود را وا کند
کاش حیدر برگهی عفو مرا امضا کند
قبر تاریک مرا روشن کن از نور نجف
باز شیرین کن دهانم را به انگور نجف
هرچه باشم، هرکه باشم، ریزهخوارِ حیدرم
نیست جز عشق امیرالمؤمنین در باورم
خانهی دل را مصفا کن برای مرتضیٰ
جان من قربان نام بچههای مرتضیٰ
بارها گرچه فِتادم من ز چشمانت ولی
بر گدایت رحم کن جان حسین ابن علی
جان آنکه در تنور نان، سرش میسوخت
جان آنکه پیش چشم مادرش میسوخت
ای خدا آسان بگیر این بار بر ما، با حسین
یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین
*****
هلال یک شب زینب فدایت
چرا دیگر نمیآید صدایت
مگر کنج تنور جای تو بوده
ز تو خولی پذیرایی نموده
حسین جانم، حسین
جانم حسین جان، آقا
جانم حسین جانم، جانم حسین جان
حیف دیگر بندهی خوبی که بودم، نیستم
در به رویم باز کن، عبد فراری آمده
در ضیافت با لباس شرمساری آمده
رزق من را سفرهی رنگین شیطان کور کرد
دامهای او مدام، از تو دلم را دور کرد
چشمهایم میشود از حال و روز خویش، تَر
نزد تو هرکس که اشکش بیش، عفوش بیشتر
من که لایق نیستم اما تو لایق بخشیدنی
از گدا رو برمگردان گرچه دلگیر از منی
هرچه را که هست غیر یاد خود، از من بگیر
اصلاً امشب کار سائل را خودت گردن بگیر
میشود آیا گدا را غرق آغوشش کنی
آن همه کوه گناهم را فراموشش کنی
من که با آن کوه عصیان، باز مهمان توام
بعد مرگم بیشتر محتاج احسان توام
در سرازیری قبرم کیست در دور و برم
ضامن آهو بیاید کاش بالای سرم
کاش زهرا مادرم آغوش خود را وا کند
کاش حیدر برگهی عفو مرا امضا کند
قبر تاریک مرا روشن کن از نور نجف
باز شیرین کن دهانم را به انگور نجف
هرچه باشم، هرکه باشم، ریزهخوارِ حیدرم
نیست جز عشق امیرالمؤمنین در باورم
خانهی دل را مصفا کن برای مرتضیٰ
جان من قربان نام بچههای مرتضیٰ
بارها گرچه فِتادم من ز چشمانت ولی
بر گدایت رحم کن جان حسین ابن علی
جان آنکه در تنور نان، سرش میسوخت
جان آنکه پیش چشم مادرش میسوخت
ای خدا آسان بگیر این بار بر ما، با حسین
یا حسین و یا حسین و یا حسین و یا حسین
*****
هلال یک شب زینب فدایت
چرا دیگر نمیآید صدایت
مگر کنج تنور جای تو بوده
ز تو خولی پذیرایی نموده
حسین جانم، حسین
جانم حسین جان، آقا
جانم حسین جانم، جانم حسین جان
نظرات
نظری وجود ندارد !