حاج محمود کریمی

دم زد از حقّ و ناروا کشتند

314
26
دم زد از حقّ و ناروا کشتند
از وفا گفت و از جفا کشتند

دعوت از کوفه بود و مهمان را
قبل کوفه به نینوا کشتند

هرکس آمد پی نصیحتشان
یا به سنگش زدند یا کشتند

خنجر از پشت‌خوردنش، درد است
طبق تاریخ، از قفا کشتند

آه از ازدحام رعیت‌ها
شاه را زیر دست‌وپا کشتند

با وضو، بلکه قربةً للّه
تا که راضی شود خدا، کشتند

گاه با تیر و نیزه و شمشیر
گاه با طعن و ناسزا کشتند

حوصله خرج شد برای علی
اکبرش را هجاهجا کشتند

داغ عبّاس، کار خود را کرد
کودکش را دگر چرا کشتند؟

از سر ظهر تا غروب، آن‌روز
ذرّه‌ذرّه، حسین را کشتند

علقمه، پشت خیمه، در گودال
پس نه یک‌بار، بارها کشتند

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش