ای بقیعِ تو دلِ سوختۀی سوختگان
1239
2
- ذاکر: حاج سعید حدادیان
- سبک: شعر روضه
- موضوع: امام حسن مجتبي(ع)
- سال: 1394
ای بقیعِ تو دلِ سوختۀی سوختگان
وی چراغ حرمت سینۀی افروختگان
دلِ آتش زدۀ ما پرِ پروانۀ تو
شاهدِ غربت تو شهرِ تو و خانۀ تو
تو غریبِ وطنی، اهل وطن بیدردن
همگی مردنمایند، ولی نامردن
داغ پیغمبر و تنهایی حیدر دیدی
طفل بودی که زمین خوردنِ مادر دیدی
آن یکی کرد شماتت عوضِ تجلیلت
خواست مخفی به معاویه دهد تحویلت
دیگری زخم زد از تیغِ ستم بر رانت
لب فرو بستی اما به لب آمد جانت
کی روا بود چنان راه بر این آزاده
امت از زیر قدومش بکشد سجاده
نفست شعلۀ آهیست که در دل داری
ثانی و جعده، مغیره تو سه قاتل داری
نه فقط در غم تو زینبِ کبری گرید
که به مظلومی تو ماهی دریا گرید
دشمنان تو چه بیعاطفه و نامردن
در حضور تو جسارت به علی میکردن
ای دل سوخته، دلها حرمِ خلوت تو
اشک پیوستۀ ما دستهِ گلِ تربت تو
***
وی چراغ حرمت سینۀی افروختگان
دلِ آتش زدۀ ما پرِ پروانۀ تو
شاهدِ غربت تو شهرِ تو و خانۀ تو
تو غریبِ وطنی، اهل وطن بیدردن
همگی مردنمایند، ولی نامردن
داغ پیغمبر و تنهایی حیدر دیدی
طفل بودی که زمین خوردنِ مادر دیدی
آن یکی کرد شماتت عوضِ تجلیلت
خواست مخفی به معاویه دهد تحویلت
دیگری زخم زد از تیغِ ستم بر رانت
لب فرو بستی اما به لب آمد جانت
کی روا بود چنان راه بر این آزاده
امت از زیر قدومش بکشد سجاده
نفست شعلۀ آهیست که در دل داری
ثانی و جعده، مغیره تو سه قاتل داری
نه فقط در غم تو زینبِ کبری گرید
که به مظلومی تو ماهی دریا گرید
دشمنان تو چه بیعاطفه و نامردن
در حضور تو جسارت به علی میکردن
ای دل سوخته، دلها حرمِ خلوت تو
اشک پیوستۀ ما دستهِ گلِ تربت تو
***
نظرات
نظری وجود ندارد !