اومد میدون سرباز جا مونده
246
10
- ذاکر: علی کرمی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: عبدالله بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب پنجم محرم
- سال: 1402
(اومد میدون سرباز جا مونده
آغوش باز کن ای زیر پا مونده)۳
کوفه گرفت کینه تو
میشکنه آیینه تو
انقدر غریبی که
شمر جا خوشکنه روی سینه تو
(از تو خیمه تیر آخر میاد
برات از تنم سپر در میاد
می تونم شمر رو معطل کنم
این یدونه که از بر میاد )۲
نمیذارم بگم لشکر نداری
نمی تونم ببینم سر نداری
من اینجا اومد تا پرپرتشم
نذارم حس کنی اکبر نداری
(اومدبه میدون سرباز جا مونده
آغوش باز کن ای زیر پا مونده )۲
ای وای من مظلوم آقای من ۴
آغوش باز کن ای زیر پا مونده)۳
کوفه گرفت کینه تو
میشکنه آیینه تو
انقدر غریبی که
شمر جا خوشکنه روی سینه تو
(از تو خیمه تیر آخر میاد
برات از تنم سپر در میاد
می تونم شمر رو معطل کنم
این یدونه که از بر میاد )۲
نمیذارم بگم لشکر نداری
نمی تونم ببینم سر نداری
من اینجا اومد تا پرپرتشم
نذارم حس کنی اکبر نداری
(اومدبه میدون سرباز جا مونده
آغوش باز کن ای زیر پا مونده )۲
ای وای من مظلوم آقای من ۴
نظرات
نظری وجود ندارد !