محسن فرهنگیان

افتاده آن دست

98
2
افتاده آن دست که می‌گیردت
افتاده آن دست، این است همان دست
که در راه دوست شسته ز جان دست

به مَشکوبِ عَلمِ ابالفضل
به دستانِ قلمِ ابالفضل
نمی‌افتد نامِ سینه‌زن، از قلمِ ابالفضل

ای دستگیرِ بی‌دست، ای دستگیرِ دنیا
ما تشنه‌ی نگاهت، یا ساقی‌العطاشا

یا ابالفضل‌العباس، یا ابالفضل‌العباس...

قربان آن چشم که پوشیده از آب روان چشم
این است همان چشم
که بر لطف او دارد جهان چشم

به چشم محترم ابالفضل
به دو ابروی خمِ ابالفضل
نباشد در عالم پناهی جز عَلمِ ابالفضل

چشم و چراغ خیمه، چشم و چراغ مایی
یا نافذ‌البصیرة، تو حامل‌ُ لَوائی

یا ابالفضل‌العباس، یا ابالفضل‌العباس...

جانم به آن دل که دادند به او دیوانگان دل
این است همان دل
که بسته به او صاحب‌ زمان دل

دل و دلدارِ همه ابالفضل
سرم خاکِ قدمِ ابالفضل
وفاداری جمعش شود دَه
یک کلمه ابالفضل

ای دلبرِ رقیه، ای دلرباترین نام
جولان دهد عقیله، با پرچم تو در شام

یا ابالفضل‌العباس، یا ابالفضل‌العباس...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش