از بس غصه دارم که میشه صدتا کتابش کرد
53
0
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: شعر روضه
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: شب سوم ماه رمضان
- سال: 1402
از بس غصه دارم که، میشه صد تا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه؟ نمیشه انتخابش کرد
دیدی تنهام و شبهای خرابه سرد و تاریکه
سرِ تو سر زده اومد، مثل خورشید تابش کرد
تموم آرزوهام و گذاشتن پیش روم امشب
دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد
(حسین جانم، حسین جانم)۴
(به هم ریخته سر و وضعت )۲رو آوردن برای من
نمیشه که یه دختر رو از این بدتر عذابش کرد
میگیرم دستم و بابا، به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهت و اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجره
یدونه سیلی زد امّا، باید صد تا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با سر انگشت پر از زخمم
نوشتم اسمت و امّا، سنان با پا خرابش کرد
گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاه و بجز خانم خطابش کرد
نمونده معجری امّا، به جاش که آستینم هست
اگر دستم بیاد بالا، میشه اون و حجابش کرد
....
(دیگه از هر چی اسبه من بدم میاد)۲
آخه اون روز دیدم که ده تا اسب اومد
(گل من رو گلابش کرد)۳
کدومش رو بگم آخه؟ نمیشه انتخابش کرد
دیدی تنهام و شبهای خرابه سرد و تاریکه
سرِ تو سر زده اومد، مثل خورشید تابش کرد
تموم آرزوهام و گذاشتن پیش روم امشب
دعا کردم بیای پیشم، خدا هم مستجابش کرد
(حسین جانم، حسین جانم)۴
(به هم ریخته سر و وضعت )۲رو آوردن برای من
نمیشه که یه دختر رو از این بدتر عذابش کرد
میگیرم دستم و بابا، به دور صورت زخمیت
هنوزم میشه روی ماهت و اینجوری قابش کرد
اگه چشمام نمیبینه، دلیلش دستای زجره
یدونه سیلی زد امّا، باید صد تا حسابش کرد
رو خاک داغ صحرا با سر انگشت پر از زخمم
نوشتم اسمت و امّا، سنان با پا خرابش کرد
گذشت از من ولی کاشکی، یکی بود یادشون میداد
نباید دختر شاه و بجز خانم خطابش کرد
نمونده معجری امّا، به جاش که آستینم هست
اگر دستم بیاد بالا، میشه اون و حجابش کرد
....
(دیگه از هر چی اسبه من بدم میاد)۲
آخه اون روز دیدم که ده تا اسب اومد
(گل من رو گلابش کرد)۳
نظرات
نظری وجود ندارد !