از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره
122
16
- ذاکر: حسین سیب سرخی
- سبک: زمینه
- موضوع: حضرت رقیه (س)
- مناسبت: شهادت امیرالمومنین علیه السلام
- سال: 1403
(از اون شبی که تو رفتی من چشام به دره
به عمّه میگم: بابام میآد منو میبَره)۲
(تو رفتی و من تنها موندم، من و زدند
وقتی جا موندم، عمو که رفت شد قافله آواره) ۲
مگه میره یادت از یادم؟
نبودی از ناقه افتادم، دیگه از اون شب چشمای من تاره
(سلام ، ای زخمی، سلام ای عطشان)۲
(سلام بابا جان)۲
(حسین، آقا جان)
(نبودی ببینی لحظههای دلهرهامو
یکی با لگد ازم گرفته چادرمو)۲
(عمو نبود بازارم بردند،عمو نبود آزارم دادند)۲
کبوتر کنج قفس افتاده
یکی من و اونقدر با سنگ زد
یکی اومد موهام و چنگ زد
ببین رقیّه از نفس افتاده
(موهات خونی شد، لبت خونیتر)۲
....
ز خانهها همه بوی طعام میآمد
ولی به جان تو بابا، گرسنه خوابیدم
به عمّه میگم: بابام میآد منو میبَره)۲
(تو رفتی و من تنها موندم، من و زدند
وقتی جا موندم، عمو که رفت شد قافله آواره) ۲
مگه میره یادت از یادم؟
نبودی از ناقه افتادم، دیگه از اون شب چشمای من تاره
(سلام ، ای زخمی، سلام ای عطشان)۲
(سلام بابا جان)۲
(حسین، آقا جان)
(نبودی ببینی لحظههای دلهرهامو
یکی با لگد ازم گرفته چادرمو)۲
(عمو نبود بازارم بردند،عمو نبود آزارم دادند)۲
کبوتر کنج قفس افتاده
یکی من و اونقدر با سنگ زد
یکی اومد موهام و چنگ زد
ببین رقیّه از نفس افتاده
(موهات خونی شد، لبت خونیتر)۲
....
ز خانهها همه بوی طعام میآمد
ولی به جان تو بابا، گرسنه خوابیدم
نظرات
نظری وجود ندارد !