روح الله رحیمیان

ازنسل حیدرم حسنی زاده‌ام عمو

178
8
از نسل حیدرم، حسنی‌زاده‌ام عمو
از کوچکی به دست تو، دل‌داده‌ام عمو

با سن و سال کوچکم، آماده‌ام عمو
افتاده‌ای زمین و من افتاده‌ام عمو

حالا زمان مردی و پیکارم آمده
بابایم از مدینه، به دیدارم آمده

کشته شدن به راه تو، باشد سعادتم
چشم‌انتظار لحظه‌ی پاک شهادتم

من هم مدافع حرمم از ارادتم
هو هوی ذوالفقار من. اوج ارادتم

ابن الحسن، فدای جراحات پیکرت
من مرده‌ام مگر، که بیفتد ز تن سرت

دیدم بریده شد، نفس ربنای تو
در زیر دست و پاست عمو، دست‌وپای تو

می‌آمد از اواخر مقتل، صدای تو
از خیمه آمدم که بمیرم برای تو

خوردم قسم به فاطمه، که تا زنده‌ام عمو
با سن کم، برای تو رزمنده‌ام عمو

هر طور شد دویدم و بی‌حال دیدمت
در زیر چکمه‌ها، چه بداقبال دیدمت

اصلاً تو را بدون پروبال دیدمت
وقتی رسیده‌ام، ته گودال دیدمت

دیدم که شمر، روی تنت راه می‌رود
دارد نفس ز سینه‌ی تو، آه می‌رود

(تو گودال، رو سینت پریدن
اشکمو ندیدن، به ماها خندیدن)۲
سرتو بریدن...

صلی‌الله علیک یا اباعبدالله الحسین...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش